من تقریبا هر دستهگلی که در زندگی هدیه گرفتهام یا ساختهام، را به یاد دارم. پشت پیچ و تابِ شاخهی گل، داستان و معنایی نهفته است که به دنبال چشمهایی برای کشف و رمزگشایی آن است.
من خیلی زود به توانایی خودم در درک زمزمههای پنهانی گلها پی بردم و روزهایم را با آنها پر کردم. با هر پیچ و خم تازهای که به گلها میدهم، دستهایم راز جدیدی را لمس میکند و همهی سعیام در این است که این تجربهی منحصر به فرد را با آدمهای اطرافم تقسیم کنم.
مثل نویسندهای که کلمات در سرش به رقص مداوم مشغولند، دستها و فکر من با دیدن شاخههای گل، رقصی پنهانی را برای خلقکردن، آغاز میکنند. گلها در ذهن من به زندگی خود ادامه میدهند و با لمس دستهای من هویت تازهای به خود میگیرند. شاید در یک جمله بتوانم بگویم که من به زیبایی گلها معتادم.
با تمام درکی که من و گلها در طول این سالها از هم پیدا کردهایم، میدانم که هر گل زبان خود را دارد و پیش از هر مراسم زمان زیادی را صرف آشنایی با دنیایاش میکنم و هنگام رویارویی با هر گل، هر بار با هیجانی متفاوت، انتظار میکشم. پیش از هر چیز نگاه میکنم و تصویر شاخههای لطیف گل پشت پلکهای من تاب میخورد، طرحهای جدید در ذهنم جان میگیرد و دستهای من خلق میکنند. در تمام طراحیهایم آهنگ نفسها، خطوط چهره و افکار سفارشدهندگان را کنار شاخههای گلها جای میدهم تا به یک زبان حرف بزنند.
گلها بیش از آنچه در تصور هر کسی بگنجد، با من سخن گفتهاند. این سالهای نزدیکی با گلها به من آموخته است که خلاقیت هیچ مرزی ندارد و گل به عنوان بزرگترین شاهکار طبیعت، الهامبخش من در آفرینش طرحهای نوین و بکر بوده است. یک چیز مسلم است و آن این است که: عشق من به گل و خلقکردن و این ارتباط متفاوت و جاندار، انگیزهی ظهور برند «یاسی طاهری» بوده است.